بچه ک بودم...!!!
ﺑﭽــــﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻓﮑـــﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﻓﻘـــﻂ ﺯﻧﺒــــﻮﺭﻫﺎ ﻧﯿﺶ ﻣﯿﺰﻧﻨــﺪ !
ﺑـــــــﺰﺭﮒ ﺷﺪﻡ . . .
ﺩﯾـــﺪﻡ ، ﺷﻨﯿـــﺪﻡ ، ﺭﻓﺘــــﻢ ، ﺁﻣــﺪﻡ . . .
ﻭ ﯾــــﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘــــﻢ . . .
ﻧــــﻪ ، ﺁﺩﻣــــــﻬﺎ ﻫﻢ ﻧﯿــــﺶ ﻣﯿﺰﻧﻨـــﺪ . . .
ﻫﺮ ﭼﻘـﺪﺭ ﺻﻤﯿــــــﻤﯽ ﺗﺮ ، ﻋﺰﯾــــﺰﺗﺮ . . .
ﻧﯿﺸﺸـــﺎﻥ ﺳــﻤﯽ ﺗـﺮ . . . !
نظرات شما عزیزان:
نه کسی چشم به راه...
نه کسی خیال گذر از کوچه دل ما....
بین عاشق شدن و مرگ مگر فرقی هست؟
وقتی از عشق نصیبی نبری غیر از آه...
اگر خون هم گریه کنی
عمق همدردی دیگران با تو
یک کلمه است :
" آخـــــــی "
لطفاهی نپرس دلتنگی چه معنی دارد؟!
دلتنگی معنی ندارد... درد دارد...
تو شدی "سنگ" و من هنوز "صبورم
دیگر در هیچ هوایی،
نمیتوانم نفس بکشم!
عجب نفسگیر است
هوایِ بی تو بودن!!!....
ولی تو احماقانه در رویای او غرق شوی،.
خودت شکسته هاشو جمع کن
تا هرکسی منت زخم دستشو به رخت نکشه
شب به شب مرده شورها
ارزویی را میشورن و دفن میکنند..
پر از عطر... پر از خار... پر از برگ لطیف...
یادمان باشد اگر گل چیدیم
عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند...!
سـهم تـو شـد روز تـازه سـهم مـن اشـک کـه بـریزم...
بـه هـمین سـادگی کـم شـد عـمر گـل بـوته تـوو دسـتم...
گـله از تـو نـیست مـیدونم خـودم ایـنو از تـو خـواستم...
بـه جـون سـتاره هـامون تـو عـزیز تـر از چـشامی...
هـر جـا هـستی خـوب و خـوش بـاش تـا ابـد بـغض صـدامی...
تـو رو مـحض لـحظه هـامون نـشه بـاورت یـه وقـتی...
کـه دوسـتت نـدارم ایـنو بـه خـدا گـفتم بـه سـختی...
مـن اگـه دوسـتت نـداشتم پـای غـم هـات نـمیموندم...
واسـت ایـن هـمه تـرانه از تـه دلـم نـمیخوندم...
اگـه گـفتم بـرو خـوبم واسـه ایـن بـود کـه مـیدیدم...
داری آب مـیشی مـیمیری ایـنو از هـمه شـنیدم...
دارم از دوریـت مـیمیرم تـا کـنار مـن نـسوزی...
از دلـم نـمیری عـمرم نـفسامی کـه هـنوزی...
تـو رو مـحض خـیره هـامون کـه نـفس نـفس خـدا شـد...
از هـمون لـحظه کـه رفـتی روحـم از تـنم جـدا شـد...
تـو کـه تـنها نـمیمونی مـنه تـنها رو دعـا کـن...
خـاطراتمو نـگه دار امـا دسـتامو رهـا کـن...
دسـت تـو اول عـشقه بـسپرش بـه آخـرین مـرد...
مـردی کـه پـشت یـه دیـواره واسـه چـشمات گـریه مـیکرد...
گـریه مـیکرد...گـریه مـیکرد...
چرا کسی اینو نمیفهمه؟!
من تنهایی و خلوت خودم را با هیچ چیز عوض نمی کنم
می فهمید؟
برچسبها: