مرگ...!!!
+ هــــ_ـــ_ـ_ــ_ـی
مــامـاטּ ؟!
لحـافـ ـ مـטּ صـوُرتے بــوُد، چــرا سفـیـد شـده؟؟ !!
بـــالشم مثـل پنـبـــہ بــود،
چـــرا مثـل سنـگـ ـ شـده ؟؟ !!!
! بــابـا ؟!
تــو ڪہ میدونسـتے از تــاریڪے میتــرسم..
چـرا لـامپــو روشـטּ نڪردی؟
مـگـہ داره بـــاروטּ میــاد.. !!!؟؟
چــرا هـمـہ جــا بـوُی خـاڪ ـ میـده ؟؟
مـטּ ڪہ دیـروُز حـمــوم بــودم..
چــرا منـو شستـטּ ؟؟ !
عشـقم .. ؟!!!
چــرا گـریـہ میڪنے؟؟ ! : (
اروُم بــاش../!
مگـہ وقتـے زنـده بــوُدم ارزشــمـو فہـمیـدیــد؟!//.!
دلَـــــم اینــ روزُ میخـــــوآد../!: (
نظرات شما عزیزان:
dina 
ساعت1:34---22 شهريور 1393
ان حرفو نزن .gif)
.gif)
پاسخ:چشم.......
پاسخ:چشم.......
dina
ساعت1:23---22 شهريور 1393
اپم داداشی و منتظر شما
پاسخ:چشم خواهری......
پاسخ:چشم خواهری......
به چه میخندی تو؟
به مفهوم غم انگیز جدایی؟ به چه چیز؟
به شکست دل من؟
یا به پیروذی خویش؟
به چه میخندی تو؟
به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد؟
یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟
به چه میخندی تو؟
به دل ساده من می خندی که دگر تا ابد نیز
به فکر خود نیست...
خنده دار است.....
به مفهوم غم انگیز جدایی؟ به چه چیز؟
به شکست دل من؟
یا به پیروذی خویش؟
به چه میخندی تو؟
به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد؟
یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟
به چه میخندی تو؟
به دل ساده من می خندی که دگر تا ابد نیز
به فکر خود نیست...
خنده دار است.....
انسان زاده شدن تجسّدِ وظیفه بود:
توانِ دوست‌داشتن و دوست‌داشته‌شدن
توانِ شنفتن
توانِ دیدن و گفتن
توانِ اندُهگین و شادمان‌شدن
توانِ خندیدن به وسعتِ دل، توانِ گریستن از سُویدای جان
توانِ گردن به غرور برافراشتن در ارتفاعِ شُکوهناکِ فروتنی
توانِ جلیلِ به دوش بردنِ بارِ امانت
و توانِ غمناکِ تحملِ تنهایی
تنهایی
تنهایی
تنهایی عریان.
توانِ دوست‌داشتن و دوست‌داشته‌شدن
توانِ شنفتن
توانِ دیدن و گفتن
توانِ اندُهگین و شادمان‌شدن
توانِ خندیدن به وسعتِ دل، توانِ گریستن از سُویدای جان
توانِ گردن به غرور برافراشتن در ارتفاعِ شُکوهناکِ فروتنی
توانِ جلیلِ به دوش بردنِ بارِ امانت
و توانِ غمناکِ تحملِ تنهایی
تنهایی
تنهایی
تنهایی عریان.
DUYĞU
ساعت0:54---22 شهريور 1393
دير زماني است كه ديگر تو را نديده ام
زندگي گرم و روشنم با رفتنت سردو خاموش شده
ديگر براي آمدن تو لحظه شماري نخواهم كرد
ديگر لحظه ديدار تو را در آغوش نخواهم گرفت
ديگر وجودت در خانه براي من آرامش نخواهد آورد
ديگر تنها شده ام تنهاي تنها بي تو
تو رفتي قلبم مرد روحم مرد ولي جسمم ادامه خواهد داد
تا كجا نمي دانم تا هر كجا كه دوباره تو را فرياد زنم
هر لحظه چشمانم به در است
هر لحظه صدايي مي آيد
ولي من انگار مطمئن نيستم
زندگي گرم و روشنم با رفتنت سردو خاموش شده
ديگر براي آمدن تو لحظه شماري نخواهم كرد
ديگر لحظه ديدار تو را در آغوش نخواهم گرفت
ديگر وجودت در خانه براي من آرامش نخواهد آورد
ديگر تنها شده ام تنهاي تنها بي تو
تو رفتي قلبم مرد روحم مرد ولي جسمم ادامه خواهد داد
تا كجا نمي دانم تا هر كجا كه دوباره تو را فرياد زنم
هر لحظه چشمانم به در است
هر لحظه صدايي مي آيد
ولي من انگار مطمئن نيستم
dina
ساعت0:51---22 شهريور 1393
نه خدانکنه این چه حرفیه
اهنگت خیلی غمگین بود کلی گریه کردم
پاسخ:خدابکنه.............
اهنگت خیلی غمگین بود کلی گریه کردم
پاسخ:خدابکنه.............
DUYĞU
ساعت0:51---22 شهريور 1393
لمس کن کلماتی ر اکه برایت می نویسم ...
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ..
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ...
لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ...
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد ...
لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است ...
لمس کن لحظه هایم را ...
تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم،
لمس کن این با تو نبودنها را.
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ..
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ...
لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ...
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد ...
لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است ...
لمس کن لحظه هایم را ...
تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم،
لمس کن این با تو نبودنها را.
بزن تو دهنش تا دیگه نخاد.gif)
پاسخ:نمیشه....
پاسخ:نمیشه....
برچسب‌ها:
تبادل لینک هوشمند 
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت: